عکسالعملهای زنجیرهای در حرکات اصلاحی
در افراد دارای درد اسکلتی-عضلانی مزمن، منبعِ درد به ندرت دلیل واقعی درد است. “ولادیمیر جاندا” مفهوم پاتولوژی اسکلتی – عضلانی را به صورت “عکس العملهای زنجیرهای” مطرح کرد.
بسته به اعمال متقابل دستگاههای اسکلتی، عضلانی و عصبی مرکزی، اختلال عملکرد هر مفصل یا عضله در کیفیت و عملکرد دیگری منعکس میگردد، این بازتاب نه تنها به شکل موضعی بلکه به صورت عمومی نیز ظهور پیدا میکند.
بدن انسان دارای خاصیت بیومکانیکی یکپارچگی تنشی (Tensegrity) است. بدین معنی که ساختار بدن در پاسخ به تغییرات در یک قسمت، قسمتهای دیگر را به نحوی بازیابی میکند که یک پایداری ذاتی را برای بدن فراهم کند. این ویژگی پایهی درک وجود زنجیرههای حرکتی در بدن انسان است.
افزایشِ تنش در یک ناحیه، با تغییر تنش در جایی دیگر همراه میشود و اجازه میدهد که با تغییرِ ساختار، پایداری برقرار گردد.
معمولاً عکسالعملهای زنجیرهای را میتوان در گروههای مفصلی، عضلانی یا نورولوژیک طبقهبندی کرد؛ باید به خاطر داشت که هیچ سیستمی به طور مستقل عمل نمیکند.
زنجیرههای مفصلی، اعمال بیومکانیکی متقابلِ مفاصلِ درگیر در یک الگوی حرکتی هستند. دو نوع زنجیره مفصلی وجود دارد: وضعیتی (پاسچرال) و حرکتی (کینتیک).
کاربرد اصلی مفهوم زنجیره حرکتی در علوم ورزشی و بازتوانی، شخصیسازی برنامههای تمرینی است. زنجیرههای حرکتی یا کینتیک، از طریق ارزیابیهای بیومکانیکی مانند ارزیابی راه رفتن شناسایی میشوند. عکسالعمل زنجیرهای اندام تحتانی حین راه رفتن گاهی شامل حرکات جبرانی است.
به عنوان مثال، اگر در پا پرونیشن (چرخش داخلی پا) زیاد اتفاق بیفتد، منجر به چرخش داخلی درشتنی (تیبیا) میشود، در نتیجهی آن زانو بصورت غیر طبیعی ضربدری میشود (ولگوس) و چرخش داخلی مفصل ران را به وجود میآورد. در نهایت لگن و شانه برای جبران آن شیفت پیدا میکنند.
این عکسالعمل زنجیرهای و حرکات جبرانی منتج از آن، استرس اضافی پاسچرال را بر بدن وارد میکند که میتواند درد اسکلتی-عضلانی را موجب شوند.